ردپای کمیل

چمران ها

پنجشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۳۵ ب.ظ
دمدمه ی سالگرد شهادت چمران که می شه دل پر می کشه...
بگذریم که به کجا!
کم کم می گم ...
توصیه می کنم که نوای چمران ها را که در بخش نوا و نما آماده شده را حتماً گوش کنید،شاید مسیر زندگیمون تغییر کرد!

چمران ها

نظرات  (۷)

۰۸ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۰۸ ***العبد التائب***
سلام برادر
لینک شدید
-------------------------
چرا بخش نظرات وبلاگتون اینقدر پایین افتاده؟
برید تو وبلاگتون نظر مطلب رو بزنید معلومه
پاسخ:
ممنون که اطلاع دادید،برطرفش می کنم
شهید چمران
التماس دعا دارم
پاسخ:
محتاجیم به دعا
خــدا کنــد که کسی حالتش چـو ما نشــود
ز دام خــال سیــاهش کسی رهــا نشــود

خــدا کنــد که نیفتــد کسی ز چشــم نگار
به نـزد یــار چـو ما پست و بی بهــا نشــود

جــواب نالــه ی مــا را نمی دهــد “دلبـــــر”
خــدا کنــد که کسی "تحبــس الــدعا" نشــود

شنیـده ام که از این حــرف، یــار خستــه شده
خــدا کنــد کہ به اخــراج مــا رضــا نشــود

مــریض عشقــم و من را طبیب لازم نیست
خــدا کنــد کہ مــریضی مــن دوا نشــود....
...
مقام معظم رهبری
چ‌قدر توی سال جدید جای بعضی‌ها خالیه...

جای "شهید همت" خالی

که خانمش می‌گفت:
همیشه به شوخی بهش میگفتم اگ بدون ما بری گوشتو میبرم...
اما وقتی جنازه‌رو آوردن دیدم که اصلا سری در کار نیست...


جای "شهید چمران" خالی

که یه روسری به همسر لبنانی‌اش غاده جابر هدیه داد و گفت:
بچه‌های یتیم‌خانه دوست دارن شمارو با حجاب ببینن...


جای "شهید حمید باکری" خالی

که خانم فاطمه امیرانی همسرش می‌گفت:
به چشم من خوشگلترین پاسدار روی زمین بود...


جای "شهید مهدی زین‌الدین" خالی

که می‌گفت:
در زمان غیبت امام زمان به کسی منتظر می‌گویند که منتظر شهادت باشد...
خانمش می‌گفت:
هنوزم که هنوز است صدای کمیل خواندنش را می‌شنوم... آیا باورتان می‌شود؟


جای "شهید عبادیان" خالی

که خانمش در مرثیه‌ای غم‌انگیز خطاب به شوهر شهیدش نوشت:
بس نیست این همه سال دنبال تو دویدن و نرسیدن...؟
تا وقتی تو بودی از این شهر به آن شهر رفتن و آوارگی بود
وقتی هم رفتی دربدری و بی‌کسی...
پس کی نوبت من می‌شود؟


جای "شهید دقایقی" خالی

که توی وصیت‌نامه خطاب به همسرش نوشت:
"اگر بهشت نصیبم شد منتظرت می‌مانم..."
خانمش گفت:
بچه‌ها را بزرگ کردم و نگذاشتم آب توی دلشان تکان بخورد... زندگی است دیگر...
و حالا منتظر نوبتم نشسته‌ام تا او اینقدر پشت درهای باز بهشت انتظارم را نکشد...
البته بد هم نیست... بگذار یک‌بار هم او مزه انتظار را بچشد...


جای "شهید محمد اصغری‌خواه" خالی

 که یه روز یکی از همرزمهایش به او گفته بود:
محمد! من دلم به حال تو میسوزه...
با آن قد و قامت رشیدت، آخه هیچ جعبه‌ای پیدا نمیشه که تو را توش بذارن...
همه تابوت‌های جبهه از قدت کوتاهترند...
خانمش گفت:
پیکر محمد‌رو نیاوردن...
به همرزم شوهرم گفتم؟
فقط بگید چرا نیاوردینش...؟
آقای عابدپور، همرزم شوهرم گفت:
فکر نکن من اینقدر بی‌غیرت بودم که خودم برگردم و محمد را نیارم...
مرتب میزدند و نمیذاشتند تکون بخوریم...
همون بالای کوه گذاشتیمش...


جای "شهید حسن آبشناسان " خالی

که همسرش در تشییع جنازه به پسرهایش افشین و امین می‌گفت:
کف پای بابا را ماچ کنید... پای بابا خیلی خسته است...
و پسرها هم هی کف پای بابا را می‌بوسیدند...
همسرش گفت:
لباس‌های خونی همسرم را گذاشته بودند داخل یک کیسه پلاستیک...
روز سوم که خانه خلوت‌تر شد رفتم کیسه را آوردم...
خون هم اگر بماند بوی مردار می‌گیرد.
با احتیاط گره‌اش را باز کردم و لباس‌ها را آوردم بیرون...
بوی عطر گل محمدی...
بوی عطری که حسن میزد...
گاهی فکر میکنم کاش از آن لباس‌ها عکس می‌گرفتم...
اما فایده‌ای ندارد...
توی عکس که معلوم نیست خانه چه بویی گرفته بود...


جای "شهید علمدار" خالی

که می‌گفت:
برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید...

عید شهدای عزیز هم مبارک...
جاشون خیلی خیلی خالیه...


http://biatajavanam.blog.ir/post/%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%84%DB%8C
پاسخ:
جاشون واقعاً خالیه
۱۰ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۰۶ محمد حسن بشری موحد
سلام
لینک شدید
پاسخ:
افتخار دادید
سلام.ممنون از راهنماییتون.
چشم.
سلام لینکتون کردم
پاسخ:
نظر لطف شما است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
گلبرگ دانلود
صفحه اصلی
درباره ی اینجاب
آثار ادبی اینانب
تا انتظار
قالب وبلاگ بیان
نوا و نما